هزاران چشم اشک آلود، باران
دوتا دست و تن یک رود، باران
همین دیشب میان هیئت ما
یکی از سینهزنها بود باران
اگر هر چشم تر میسوخت
.........................................میشد...
دل از این بیشتر میسوخت
.........................................میشد...
به حال غنچههای تشنهی باغ
دل باران اگر میسوخت
.......................................میشد...
به دل شور محرم داشت باران
هزاران قطره ماتم داشت باران
خودم دیدم، میان دسته آن شب
به روی شانه پرچم داشت باران
من و یک درد، یک اندوه رایج
و بیم روز اعلام نتایج
بدون دستهای مهربانت
چه خواهم کرد، یا بابالحوائج؟