با رخصت از سيد بزرگوارم :
نوشتم برکه صحرا شد دو بيتي
نوشتم تشنه دريا شد دو بيتي
عمو بر دوش خود خون جگر داشت
نوشم ناله زهرا شد دو بيتي
سلام دوست گرامي
ممنون از حضور شما خوندم و لذت بردم
نوشتم
آب
لبهايش ترک خورد ...
راستي
مثل هميشه از چشمه ي دوبيتي هاي گوارايتان سيراب شديم...
سلام و درود خدا به شما.
.
ايّام محرّم تسليت...
به روزم و منتظر خواندن نقد و نظرهاي سازنده ي شما هستم... [گل]
ديوانه کننده است
اجرتون با اباعبدالله
گريه باران
فداي کام اصغر شد دوبيتي
زيبا بود خيلي زياد
خداوند توفيقتان دهد