ماه 1
به یاد سرپناه خود بیفتد
کنار خیمهگاه خود بیفتد
متاب ای ماه بر دستان زینب
مبادا یاد ماه خود بیفتد
ماه 2
نداری دست از پیکر جدا تو
نمیگیری علم بر شانهها تو
تو هم بر خیمهها میتابی اما
کجا ماه بنیهاشم کجا تو؟
سرمشق 2
نوشتم"مشک"، سقا شد دوبیتی
دو قطره اشک بابا شد دوبیتی
نوشتم"زخم"، مشک از دوشش افتاد
دو دست روی شن ها شد دوبیتی
سرمشق 3
نوشتم "سر"، نباید می نوشتم
گل پرپر، نباید می نوشتم
نوشتم "نیزه" مثل خیمه ای سوخت
دل خواهر، نباید می نوشتم
سرمشق 4
تمام آسمان، شاید بیفتد
عموی مهربان، شاید بیفتد
نباید می نوشتم "آب"، سقا
به یاد کودکان شاید بیفتد